ماه مهر-راه مهر

ماه مهر-راه مهر

یکی از برنامه هایی که در کنفرانس فیزیک ایران تدارک دیده شده بود، میزگردی با شرکت اساتید مدعو فیزیک بود و محور بحث آن چالش های آموزش فیزیک در دانشگاه.
قرار گرفتن در ماه مهر و آغاز کلاس های درس در همه ی مراکزآموزشی، اهمیت توجه به شیوه ها و حاصل آموزش را بیشتر می کند. نمی توان آموزش در دانشگاه را از تمامیت بحث آموزش چندان جدا کرد. دانشجویانی که در دانشگاه به تحصیل مشغول می شوند قبلا تصورات ذهنی پایداری را از ارتباط با معلم ومدرس، ارتباط با موضوع و ماده ی درسی، شناسایی اهداف و راه های رسیدن به آن پذیرفته اند. این تصویرها و تصورها در سال هایی از عمر ایجاد شده اند که به ندرت می توان انتظار داشت در دانشگاه تغییرکنند.
همین دانشجویان اگر موفق به در اختیار گرفتن مسئولیتی در جامعه شوند آن چه را آموخته اند در ارتباط ها جریان می دهند و قوام می بخشند. این ارتباط بین مراکز آموزشی- چه دانشگاه و چه مدارس- با جامعه حذف نشدنی است. واگر بپذیریم با توجه به محصول آموزش باید در این ارتباط تغییری حاصل شود، از کجا؟ کدام نهاد بار این تغییر و تحول را به دوش می گیرد؟
فراتر ازبحث مراکز آموزشی، نقش جامعه را در ایجاد باورها و هدف گذاری های آموزشی نمی توان فراموش کرد. روابط انسان ها در بافت واقعی جامعه هم هدف و هم مسیر را تعیین می کند. به عنوان مثال جامعه است که تعیین می کند قله ی مورد نظر، دریافت یک مدرک دکتری و نشستن بر صدر اعتبارو احترام باشد، یا فراگرفتن علم وفن در جهت رفع نیاز خود و دیگران و به فعل در آوردن توانمندی های نهفته ی فردی در ایجاد تعادل بین فرد وجامعه و یا یک جامعه ی خاص با سایرجوامع .
عدم توجه به توان واقعی، تنها ناشی ازتوجه به مدرک نیست. رسم بر این است که هرکس برای حضور و اعتبار یافتن باید عنوانی را به عنوان پیشوند اسم همراه داشته باشد.عنوانی که وقتی حذف می شود هویت شخص و ادامه ی مسیر، تعامل او با دیگران هم مورد تهدید قرار می گیرد.
در مقابل آموزش مدرک گرا و نتیجه باور، می توان به آموزشی متکی شد که در هر گام به شخص توان گشودن گرهی را در مسیر زندگی خود ودیگران ببخشد و یا او را بدین توان واقف کند.
در یکی از نشست هایی که بنیاد علمی فیزیک و زندگی روز شنبه بیست و دوم ، باموضوع بحث در روش های خلاق آموزش با جمعی از دبیران برگزار کرد، محمد علیزاده ، مهمان مدعو بنیاد، به ارائه نظریات و روش ها پرداخت.
یکی از مدرسین جوان به نکته ای جالب،«نقش عشق» در پیدا کردن روش موثر آموزش اشاره داشت. و در ماه مهر خوبست به این عامل بیشتر توجه شود از این جهت که:
محبت اگر برپایه ی شناخت باشد به درستی مهم ترین عامل پیشرفت درهردو وجه آموزش و پرورش است. شناخت ازخود در جایگاه معلم واستاد، شناخت از مخاطب درجایگاه دانش آموز و دانشجو.
و شناخت از ماده ی درسی که بهانه ی آشکار ارتباط است و تسلط بر مفاهیم آن و راه های جریان یافتن این مفاهیم در زندگی.
محبتی استوار بر این مبانی به صورتی ماندگار و تا حد زیادی مستقل از موانع کار و گرفتاری های ریز و درشت، پذیرشی متقابل را بین آموزش دهنده و آموزش پذیر ایجاد می کند و در زمینه ی این پذیرش هردو هرچه را در توان دارند برای درک ودریافت نکات تازه به کار می برند و روش ها به صورتی اصیل در این گونه رابطه یا خود خلق یا باز شناسی و مورد استفاده واقع می شوند.
خوبست به خاطر سپرده شود، آموختن روش های تدریس اگرچه خوبست اما کافی نیست. هرکلاس شرایط خاص خود را دارد و در هرکلاس نیز هر دانش آموز با ویژگی های خاص خود حضور پیدا می کند.
و نیز باید به خاطر سپرد در انتخاب هر روش تدریس صداقتی که زمینه ی ارتباط قرار گیرد، آن را عمق می بخشد. معلم و استاد با محبتی درونی و راستین، آگاهی و شناخت مسئولانه در ماه مهر، راه مهر را پیش پای جامعه می گذارند.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *